به گزارش مرکز خبر روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، در ایام میلاد حضرت عیسی(علیهالسلام) و آغاز سال جدید میلادی با حجتالاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، مبلغ بینالمللی، کارشناس دینی و مدیرکل ارتباطات علمی، بینالمللی دانشگاه مذاهب اسلامی درباره جایگاه این پیامبر آسمانی در تعالیم اسلامی و شیعی بهویژه در بحث مهدویت گفتوگویی انجام دادیم که دومین قسمت آن را در ادامه میخوانید.
*شناخت مسیحیان از مهدویت شیعی تا چه اندازه است و اساساً آیا مهدویت شیعی موردپذیرش آنها قرار دارد یا خیر؟
واقعیت این است که ما در معرفی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) برای پیروان ادیان دیگر کوتاهیهایی داشتیم و آنها شناخت روشن و دقیقی از این موضوع ندارند. به نظرم یکی از وظایف امروزمان این است که با تکیهبر مشترکات و مخصوصاً نگاه دقیق و روشنی که تشیع از پایان دنیا دارد باید آموزههای مهدویت را به دنیا معرفی کنیم.
پیروان دیگر هیچ شناختی راجع به مهدویت ندارند و وقتی این موضوع برای آنها تشریح میشود درکمی کنند که چه قدر تشیع پایان هستی را با نور و روشنی معرفی میکند؛ ولی ادیان دیگر، آخرالزمان را با تاریکی و نابودی معرفی کردند.
بنده معتقدم باید امروز به مسیحیان، حضرت مهدی(علیهالسلام) را اینگونه معرفی کنیم که امام زمان ماکسی است که حضرت مسیح(علیهالسلام) دل درگرو او دارد. امام زمان ماکسی است که مادرش به مسیحیت تعلق دارد. ما وقتی اینها را معرفی کنیم و به آنها بگوییم که امام زمان ماکسی است که مسیحیت دل به او خواهند سپرد و او مثال جدش پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله) با مسیحیت مهربان خواهد بود همه استقبال خواهند کرد.
نکته دیگری که به نظرم امروزه جا دارد روی آن کارکنیم و من این را خیلی برجسته میخواهم معرفی کنم این است که دنیای امروز خسته از جنگ و جنگطلبی شده است. امروزه از آمریکایی که موشک میفروشد تا بشر را نابود کند تا کشورهای دیگر که داعش ها را تربیت میکنند تا قتل و غارت کند، مردم دنیا را خسته از جنگ و خونریزی کردهاند.
دنیای امروز به دنبال چند المان برجسته است، یکی بحث محیطزیست است، دومی بحث امنیت و سومی بحث صلح. این سه گفتمان، گفتمان مورد مطالعه انسان قرن بیستویک است.
ما اگر میخواهیم در دنیا امام زمان(علیهالسلام) را معرفی کنیم باید این سه موضوع را جدی بگیریم و اینکه امام زمان با آمدن خود چگونه پاسخ و اقدام عملی برای پاسخگویی به این سه گفتمان خواهند داشت.
اینکه در روایات آمده است که گرگومیش باهم زندگی میکنند این نشانه این است که دنیا، آخر صلح و مهربانی خواهد بود در عین اینکه مردم حق را جستجو میکنند آشتی بین مردم خواهد بو،د ما با زبان دنیا باید امام زمان(علیهالسلام) را معرفی کنیم که یکی از آنها بحث صلح است دومیاش بحث امنیت است و اینکه بگوییم امام زمان وقتی میآیند دختری شبانه عراق را بهسوی شام طی خواهد کرد آنهم در دل تاریکی شب، این نشان میدهد که دنیا پر از امنیت خواهد بود.
در دل دنیای تشنه معنویت، ما باید شاخصههایی از امام زمان(علیهالسلام) را معرفی کنیم تا همه به آن سو حرکت کنند
و سومین بحث محیطزیست است، شما ببینید امام زمان(علیهالسلام) وقتی ظهور کنند اساساً نابودی از بین خواهد رفت او بهار انسانیت و سر سبزی روزگاران است و با آمدن او زمین هیچ خرابی و ویرانهای نخواهد بود مگر اینکه آباد شود.
اگر اینگونه است کاملاً نشان میدهد امام زمان(علیهالسلام) دغدغههای اینها را دارد و ما اینها را در حکومت او میبینیم.
ما باید با این سه موضوع موردنیاز امروز، امام زمان را به دنیا معرفی کنیم وگرنه با معرفی دیگر مفاهیم نمیتوانیم با انسان امروز که نیاز به این مسائل دارد صحبت کنیم من معتقدم افزون بر انسان امروز باید به نهادهای بینالمللی دنیا مثل سازمان ملل و نهادهای مختلفی که در دنیا هستند امام زمان (علیهالسلام) را معرفی کنیم و ایشان را فقط منحصر به خود ندانیم. برای اینکه چتر او باید گستردهتر بر سر همه انسانها باشد.
*شما سفرهای مختلفی به کشورهای جهان داشتید و از نزدیک با علما و دانشمندان ادیان مختلف بهویژه مسیحیت دیدار و گفتگو داشتید. نظر خودتان در خصوص ارتباط اسلام و مسیحیت در دوران فعلی بفرمایید و آیا واقعاً رهبران دینی این دو دین آسمانی به دنبال برجسته کردن اشتراکات دو و رفع دشمنیها هستند یا خیر؟
بر اساس تجربههایی که چه با الهیات دان های مسیحی داشتم و چه در دانشگاههای اینها تدریس کردم و مرتبط بودم این واقعیت را دیدم که آنها شناخت دقیقی از اسلام ندارند و کسانی هم که شناخت دارند واقعاً برای اسلام ارزش و احترام قائلاند؛ ولی متأسفانه امروزه اسلامی که به آنها معرفیشده به علل مختلف مثل وهابیت، اسلام بسیار خشنی است که به دنیا معرفیشده و اینجا لازم است که معارف ناب و عقلانی و پر از معنویت اهلبیت(علیهمالسلام) را به دنیا معرفی کنیم. معارفی که هر انسان حقجویی میآید این حقایق را جستجو میکند.
لذا میبینیم که متأسفانه اسلام حقیقی گاهی معرفی نمیشود و اسلام با نسخههای وهابیت و یا عربستانی به دنیا معرفی میشود. اما افرادی که حق را میبینند بسیار تشنهتر به اسلام دعوت میشوند.
من حتی در یک دانشگاه کاتولیکی دیدم که استادی فقط طلبه تربیت میکند یعنی حوزه علمیه کاتولیک است و طلبه تربیت میکند و آنها از من دعوت کردند و گفتند که ما میخواهیم شما بیاییدو اسلام را به ما درس بدهید تا طلبههای ما با اسلام از زبان یک دانشمند مسلمان آشنا بشوند.
من معتقدم ما برای این کار باید یکزبان مفاهمهای را بین مسلمانان و مسیحیت بهویژه بین الهیدانها ایجاد کنیم. نکته بعدی که باید مدنظر داشته باشیم این است که متأسفانه ما خیال میکنیم دیالوگ یعنی گفتگو، لذا گفتگو هم برای این است که گاه ما با رهبران دیگر صحبت کنیم آنها را شکست دهیم و فقط به دنبال شکست دادن بودیم که این روش اساساً مجادله است و دیالوگ در دنیای امروز این معنا را ازدستداده و هیچگاه دو رهبر دینی باهم صحبت نمیکنند که یکی دیگری را شکست بدهد.
گفتگو امروزه یک معنا دارد و آنکه باهم بنشینیم و نقاط اشتراک خود را برجسته کنیم و نقطه اختلاف هارا باهم مرور کنیم که گاه به فهم مشترک برسیم و نسخه آخر از گفتگوی الهیاتی این است که اساساً گفتگو کنیم نه به معنای اینکه فقط مشترکات را پیدا کنیم ما گفتگو کنیم تا باهم درد بشر را چارهسازی کنیم.
یعنی من با نگاهی که دارم، تو با نگاه خود و دیگری با نگاهی که دارد اساساً به دنبال این نیستیم که در هم ادغام شویم تا درواقع بگوییم که ما باهم یکی هستیم بلکه ما هرکدام از زاویه متفاوت، بیاییم و به تفسیر جهان بنشینیم و به تسکین درد انسان بپردازیم و باهم به چارهجویی مشکلات بشر امروز بپردازیم.
بشر امروز از امنیت، آلودگی محیطزیست، فقر و گرسنگی و هزاران مشکل دیگر رنج میبرد و ما باهم به چارهجویی این مشکلات بپردازیم. لذا بحث دنیای امروز الهیات گفتگو است و من معتقدم بحث امام زمان(علیهالسلام) میتواند یکی از عرصههای خیلی خوب الهیات گفتگو و گفتگوی الهیاتی باشد.
* صحبت پایانی؟
خیلی خوشحال شدم که به این بحث پرداختید و امیدوارم متولیان در مناسبتهای مذهبی حتی جشن و آئینی که پیروان ادیان دیگر دارند از فرصتها برای معرفی حقایق دینی خودمان استفاده کنند.
ماسال گذشته در ایام کریسمس به همسایهها سر میزدیم تا به آنها تبریک بگوییم و برای آنها هم خیلی جالب بود که میدیدند ما مسلمانها هم به باورهای آنها احترام میگذاریم و وقتی این موضوع را برای آنها توضیح میدادیم بسیار استقبال میکردند.
من معتقدم ما باید یک برنامه خوبی داشته باشیم و این جشنها را فقط برای خودمان ندانیم و جشنهای خود را با دیگران هم بگیریم و به اشتراک بزاریم و در جشنهای دیگران هم ما حضور مؤثر داشته باشیم. آنوقت هست که میتوانیم اسلام حقیقی و امام زمان(علیهالسلام) را به همه معرفی کنیم،
متأسفانه جشن هامان را فقط برای خودمان میگیریم درحالیکه جشن ما مثل جشن میلاد امام زمان(علیهالسلام) فقط برای ما نیست، چرا یک مسیحی نتواند در این جشن شرکت کند و تجربهای اندوزد و از سوی دیگر چرا باید در جشنهایی که دیگران دارند ما حضور نداشته باشیم و به بهانه آن حقیقتی از معرفت را به آنها معرفی نکنیم لذا حتماً ما باید دراینباره برنامه خوبی را داشته باشیم.
انتهای پیام/ش